یادداشت؛ چرا لورکوزن آلونسو جام برد؟ نقش پیتر بوش در قهرمانی لورکوزن چیست؟
روزبه سیف نکته مهمی را در یادداشت خود ثبت میکند.
تقریبا همه ناظران دو شک بودند که آیا لورکوزن ژابی موفق می شود یا بازهم مثل همیشه خیر؟
اما تیم ژابی متفاوت بود از تمام لورکوزن ها و موفق شد در فصلی که رقیب آنها بایرن مونیخ با مهره شاخصی در آتشبار مانند هری کین تا اینجا ۳۲ گل بزند اما لورکوزن فاتح جام شود! آنهم در حالی که بهترین گلزن آنها فقط ۱۱ گل زده! یعنی چیزی در حد تیمهای میانه جدول اما چرا لورکوزن این فصل موفق شد؟
جواب در توازن خوب این تیم نهفته است. در حالی که آتشبار بایرن تا اینجا ۸۲ گل زده لورکوزن نیز موفق شده ۷۴ گل بزند. در واقع تیم لورکوزن در خط حمله متکی به هیچکس نیست. از طرف دیگر قلعه لورکوزن برخلاف دو فصل دیگری که نایب قهرمان شدند با ۱۹ گل خورده مستحکم ترین قلعه تا اینجا بوده نزدیک ترین تعقیب کننده ۳۳ گل خورده دارد و بعید می دانم لورکوزن این فاصله ۱۴ گله را از دست بدهد.
لورکوزن ژابی مدیون تصمیم درست پتر بوش است. او ضعف بزرگی تاریخی لورکوزن را پوشش داد. در هیچ یک از دوسال مورد اشاره لورکوزن دروازه بانی در حد هرادتسکی نداشته.
دروازهبان آنها زمان تاپ مولر بوت بود و دروازهبان زمان هاینکس هم رنه آدلر. هر دو دروازهبان در زمان حضور در لورکوزن فاقد جام بودند در حالی که لوکاس هرادتسکی یک جام حذفی دانمارک و یک لیگ دانمارک را در کنار قهرمانی با آینتراخت فرانکفورت در دی آف بی در کارنامه دارد. او با احتساب امسال سه بار به فینال دی آف بی رسیده و شانس دارد برای بار دوم جام ببرد.
لورکوزن مقابل وردربرمن این قهرمانی را مسجل کرد و از سال ۲۰۰۹ که فینال دی آف بی را به برمن باختند مربیانی بهتر به لورکوزن آمدند سالها پیش لورکوزن تلاش کرد که با انتخاب یک مدافع آخر برجسته به عنوان مربی به نام سامی هیپیا پروژه های خود را پیش ببرد اما ژابی از سامی استعداد بزرگتری بود و وقتی لورکوزن پس از اخراج کورکوت که حتی استخدامش با اعتراض های گسترده هواداری روبرو بود، نظم بهتری به انتخاب مربیان خود داد.
آنها زمانی یکی مثل تاپ مولر و یا هاینکس را استخدام می کردند ولی جانشین این مربیان اوگن تالر و روبین دات بود که هرگز در حد مربی قبلی نبودند. نظم بهتری که لورکوزن با آمدن هرلیش ،بوژ، ولف، سیوانه و حالا ژابی آنها را به موفقیتی رسانده که هواداران سایر تیمهای آلمانی امروز با دیده حسرت می نگرند.
به قلم روزبه سیف